حسام کوچولوحسام کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 16 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر........

اولین مسافرت با تو

به نام خدا سلام پسر قشنگم اولین مسافرتی که رفتی به سمت شمال کشور بود خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت رفتار شما و اخلاقت بهتر از خونه بود اما خیلی تو ماشین دوام نمیاوردی .ما رو مجبور میکردی کنار جاده نگه داریم و تو رو پیاده کنیم.تو مسافرت هم خوب خوابیدی و هم خوب خوردی. واما نگاهی کلی در تاریخ13/6/93 به سمت بجنورد حرکت کردیم که چون شب بود شما خواب بودی و شب رو خونه عمه مهری خوابیدیم وصبح به سمت شمال حرکت کردیم.که شما هم همکاری لازم رو با ما انجام دادی.ناهار رو در علی آباد (هتل کانیار )خوردیم .ناهار شما رو هم دادم بعد بازی با شماو استراحت به سمت ساری حرکت کردیم که تا ساری  خواب بودی .شب رو هم ساری خونه عموخوابیدیم R و اما حرکتم...
23 شهريور 1393

اولین ها

به نام خدا سلام پسر قشنگم  امروز برای اولین بار غلط زدی و با تلاش فراوان خودت رو دمر کردی و برای رسیدن به عروسکت خیلی تلاش کردی.واقعا از این که داری بزرگ میشی و کارهای جدید یاد میگیری شگفت زده میشم  امیدوارم در آینده هم همین طور برای رسیدن به اهدافت پرتلاش ،جسور و خستگی نا پذیر باشی.                          2/6/93    تلاش و انگیزه رمز موفقیت
2 شهريور 1393
1